دکتر علی شریعتی انسانها را به چهار دسته تقسیم کرده است :
آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم نیستند. عمده آدمها . حضورشان مبتنی به فیزیک است ، تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند ، بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هم نیستند. مردگانی متحرک در جهان ، خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشتهاند ، بی شخصیتاند و بی اعتبار هرگز به چشم نمیآیند ، مرده و زندهاشان یکی است.
آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم هستند. آدمهای معتبر و با شخصیت . کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و درنبودنشان هم تاثیرشان را می گذارند. کسانی که هماره به خاطر ما میمانند ، دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هستند. شگفت انگیز ترین آدمها. در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه اند که ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم. اما وقتی که از پیش ما میروند نرم نرم آهسته آهسته درک میکنیم ، می فهمیم که آنان چه بودند. چه می گفتند و چه می خواستند.
ما همیشه عاشق این آدمها هستیم ، هزار حرف داریم برایشان اما وقتی در برابرشان قرار میگیریم قفل برزبانمان میزنند. اختیار از ما سلب میشود ، سکوت میکنیم و غرقه در حضور آنان مست میشویم و درست در زمانی که میروند یادمان می آید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم .
شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.